سازمان اقدام آشکار جهانی

Hossein Alizadeh at Committeeسخنرانی حسین علیزاده، مسئول هماهنگی برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای

سازمان اقدام آشکار جهانی در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا

برای تماشای نسخه کامل ویدیو به زبان انگلیسی، کلیک کنید.

یک سال دولت‌ورزی روحانی

سابقه تاریک حقوق بشر ایران

در ۱۹ ژوئن ۲۰۱۴

تقریباً یک سال پیش، ایرانیان پای صندوق‌های رأی رفتند تا هفتمین رئیس‌ جمهور حکومت اسلامی ایران را انتخاب کنند.

شمار زیادی از مردم ایرانی به نظام انتخابات ریتست جمهوری در کشور و قدرت واقعی حاکم بر دفتر ریاست‌جمهوری در ایران شک دارند.

در سه دهه گذشته، انتخابات در ایران لبریز از «تقلب»، «ارعاب و تهدید نامزدها» و مهم‌تر از همه «رد صلاحیت گسترده نامزدهای مستقل و اپوزیسون توسط نهادهای ناظر انتخاباتی» با عقایدی فوق‌العاده محافظه‌کار بوده است. در هفته گذشته حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، در سالگرد انتخاب خود، آشکارا گفت انتخابات ایران یک سوءشهرت سیاسی را بر خود دارد که مایه شرمساری است.

برخلاف ایالات متحده آمریکا، قانون اساسی ایران، قدرتی محدود در اختیار رئیس‌جمهور می‌گذارد. به عنوان مثال، دفتر ریاست‌جمهوری در ایران کوچک‌ترین کنترلی بر ارتش، سازمان اطلاعات، پلیس یا برنامه‌های اصلی سیاست‌ خارجی کشور ندارد. به این ترتیب، می‌توان قدرت رئیس‌جمهور ایران را با قدرت فرماندار یکی از ایالت‌های آمریکا مقایسه کرد تا مثلاً رئیس‌جمهور آمریکا.

 قدرت واقعی در دفتر سیاست‌گذاری‌های رهبر ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای است که شخصاً حرف آخر را در مسائل سیاسی، مذهبی و نظامی می‌زند. این، دفتر، برابر تعریف قانون، از هرگونه بازرسی و حسابرسی معمول، مستثنی است.

این واقعیت‌ها هم‌اکنون برای اعضای کمیته روابط خارجه مجلس نمایندگان آمریکا مشخص هستند، ولی اشاره‌ای کوتاه به آنها کمک می‌کند تا در ارزیابی عملکرد و موفقیت‌های رئیس‌جمهور، انتظارات واقعگرایانه‌تری داشته باشیم.

واقعیت امر این است که در وضعیت سیاسی فعلی و حتی در بهترینِ زمان‌ها، دفتر ریاست‌جمهوری نمی‌تواند موتور تغییرات مؤثر در جامعه باشد. در مقیاسی گسترده‌تر، واقعیت‌گرایی و منطقی در این توقع نیست که حکومت خودخوانده روحانیون، مانند حکومت جمهوری اسلامی ایران، کارکردی مانند کارکرد یک جامعه مبتنی بر اصول دموکراسی سکولار داشته باشد.

در دوازده ماه گذشته، وضعیت حقوق بشر در ایران، در مقایسه با وضعیت حقوق بشر در دولت رئیس‌جمهور پیشین، محمود احمدی‌نژاد، پیشرفت چندانی نکرده است. همچنان آمار اجرای احکام اعدام در ایران بالاست؛ ازجمله اعدام زندانیان سیاسی. نمونه‌های نقض حقوق بشر توسط سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر گزارش شده‌اند؛ ازجمله از سوی سازمان عفو بین‌الملل، دیده‌بان حقوق بشر و کمپین حقوق بشر برای ایران.

 در این گزارش‌ها به موارد «بازداشت‌های فراقانونی»، «دوره‌های حبسِ درازمدتِ غیر قانونی که حبس خانگی یکی از آنهاست»، «سوءرفتار و شکنجه در دوران بازداشت»، «دخالت‌های ممتد بر حریم خصوصی شهروندان توسط پلیس امر به معروف و نیروهای مذهبی بسیج»، «توقیف روزنامه‌ها و ممنوعیت‌ روزافزون آزادی بیان» و «آزار افراد بر پایه باورهای مذهبی، عقاید سیاسی یا عضویت آنها در گروه‌ها و تشکل‌های مشخص» اشاره شده است.

لازم است که از این فرصت استفاده کنم و به خصوص بر وضعیت بد دگرباشان جنسی در ایران تاکید کنم. قانون مجازات جمهوری اسلامی همچنان روابط همجنس‌خواهانه و رضایتمندانه بین افراد بزرگسال را با حکم اعدام مجازات می‌کند.

 رسانه‌های دولتی و سیاستمداران عالی‌رتبه، ازجمله رهبر جمهوری اسلامی، همجنس‌گرایی را توطئه غرب و نمادی از فساد اخلاقی معرفی می‌کنند و به طور مرتب به آن می‌تازند. افرادی که گمان شود دگرباش جنسی هستند، با خشونت و تبعیض از پیش برنامه‌ریزی شده از سوی حکومت روبه‌رو می‌شوند. روزنامه‌ها به خاطر انتشار دیدگاه‌ها و اشاراتی محتاطانه درباره روابط همجنس‌خواهانه توقیف می‌شوند. استادان و دانشجویان به خاطر بحث‌های آکادمیک درباره جنس و جنسیت مجبور می‌شوند شغل و محیط دانشگاه‌ را ترک کنند.

بدتر این است که اَعمال خشونت‌آمیز صورت گرفته از سوی ماموران حکومت علیه اعضای خانواده کسانی که گمان می‌رود دگرباش جنسی باشند، اغلب بدون پیگیری و مجازات، نادیده گرفته می‌شوند. در نتیجه این واقعیت‌های ناراحت‌کننده، هر ساله صدها دگرباش جنسی زادگاه خود را ترک می‌کنند و به دنبال پناهی امن به غرب، از جمله ایالات متحده آمریکا می‌گریزند. من یکی از آنها هستم.

من از نقض حقوق بشر موجود در ایران وحشت‌زده می‌شوم؛ همان‌طور که از نقض حقوق بشر در هر کجای جهان، وحشت دارم.

باور دارم رئیس‌جمهور جدید ایران فرصتی برای مردم ایران و جامعه جهانی گشوده است تا خواستار آزادی و حقوقی بیشتر برای مردم ایران باشند. برخلاف رئیس‌جمهور پیشین، به‌نظر می‌رسد روحانی کمتر به کنترل دولتی باور دارد، خواستار داد و ستد بیشتر با جهان است و می‌خواهد نقشی قوی‌تری در جوامع دانشگاهی و حرفه‌ای داشته باشد.

هیچکسی نمی‌تواند و نباید حسن روحانی را با یک مجاهد حقوق بشر اشتباه بگیرد. با این حال، او به‌نظر مشتاق است تا به‌تدریج بانی بهبودهایی در جامعه ایران باشد و به‌نظر برای انجام تغییرات همراهی سیاسی و اجتماعی دارد.

دولت ایالات متحده آمریکا وظیفه اخلاقی دارد تا فرصت‌ها و منابعی برای مردم ایران فراهم سازد تا به واسطه آن بتوانند دسترسی گسترده‌تری به اطلاعات مناسب در مورد استانداردهای حقوق بشر، نقش قانون و آزادی‌های فردی داشته باشند. از این زاویه سرمایه‌گذاری بر فن‌آوری‌هایی که با سانسور در اینترنت مقابله می‌کنند و همچنین سرمایه‌گذاری برای تولید منابعی آگاهی‌دهنده به زبان فارسی بسیار اهمیت دارد.

لازم هست به آزادی نسبی سیاسی که بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور در جامعه به وجود آمده است به عنوان یک فرصت سرمایه‌گذاری ارزشمند نگاه شود و از طریق آن و با آگاه‌سازی جامعه، با این مقوله مقابله کرد که «حقوق بشر برابر سنت‌ها و ارزش‌های ایرانی نیست».